کانون فرهنگی دستگردانیهای مقیم یزد | ||
|
امروزه مسلمانان به علت دوری از قرآن وتعالیم آن،از قافله ی تمدن بشری عقب افتاده اند و با وجودی که دارای جمعیتی بیش ازیک میلیارد می باشند، خود باخته اند و از تفرقه میان خود به شدت رنج میبرند، دشمنانشان بر آنان مسلط شده اند و در عمل به جای پیروی از دستوراتقرآن، از اوامر قدرتهای بزرگ که دشمن دین و قرآن آنها می باشند، پیروی مینمایند و این در حالی است که پیروی از دستورات قرآن آنان را از این ذلتنجات خواهد داد و شکوه وعظمت گذشته را به آنها باز خواهد گرداند. پشت کردنبه قرآن در این دنیا برای مسلمانان، ذلت و خواری را برای آنها به بارآورده است و در روز آخرت نیز شکایت پیامبر از آنها را به دنبال خواهدداشت، در آن روز که امت محمد (ص) از زبان پیامبرشان این شکایت را می شنوندکه پروردگارا قوم من این قرآن را از خود راندند.(فرقان/30) امروزه به رغمتبلیغات وسیعی که در کشورهای غربی علیه اسلام و مسلمانان وجود دارد، روزبه روز به تعداد کسانی که با تحقیق درباره ی قرآن به دین اسلام می گروند،افزوده می شود. [ جمعه 89/9/5 ] [ 12:12 صبح ] [ خادم کوچک ]
ضرورت توجه به احیای امر به معروف و نهی از منکر در بسیجبرای حفظ هر جامعه از فساد و انحراف و سقوط، نظارت همگانی و در بعضی از موارد، نظارت گروهی اشخاص لازم و ضروری است تا افراد صالح بر آن چه بر جامعه می گذارد، نظارت داشته باشند و جامعه و فرد را از «رفتن به سوی فساد و انحرافات» محفوظ نگاه دارند. بر اساس همین استدلال، از مهمترین و عظیم ترین فرایض و واجبات اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است. ویژگیهای منحصر به فرد بسیج بسیج از بدو تشکیل خود یکسری آرمانهایی را جستجو می کرده است و بر طبق همین آرمانها و ارزشها یکسری ویژگی های خاص خود را دارد که می تواند در احیای فرهنگ نورانی امر به معروف و نهی از منکر راهگشا باشد، لذا برای شناخت بهتر این ویژگیها به بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی در همین رابطه اشاره می کنیم: نقش بسیج در اجرای عملی امر به معروف و نهی از منکر سومین مرحله از مراحل سه گانه امر به معروف و نهی از منکر را که اشاره می کنند، مرحله عمل و برخورد فیزیکی می باشد که خود دارای مراتبی است از جمله جدائی انداختن میان شخص و عمل ناروا ، ضرر زدن مالی و جانی ، این مرحله به جهت ظرافت و دقت خاصی که می طلبد ، باید با اذن فقیه جامع الشرائط و در زمان استقرار حکومت دینی با اجازه ولی فقیه و بازوان اجرایی وی صورت پذیرد. در این مرحله مهمترین مساله آن است که نخست مشخص گردد که چه نهادهایی متکلف این برخورد فیزیکی می باشند و ثانیا برای عدم تداخل وظایف هر یک از این نهادها و اساس، چارچوب قانون مشخص گردد. اقدامات بسیج در احیای امر به معروف و نهی از منکر « بسیج در راستای تحقق این فریضه مهم مبادرت به راه اندازی قرارگاه سیدالشهداء نموده است. البته این فعالیت در جهت اصلاح ارزشهاست و نباید خدای ناکرده عاملی در جهت رعب و دوری مردم مخصوصا جوانان نسبت به دین و ارزشهای اسلامی و طرد از پایگاه های بسیج و از اصل فرهنگ بسیج گردد.»
منابع - سردار عصمتی، محمد حسین، آشنایی با بسیج(ویژه دوره آموزش عمومی مقدماتی بسیج)، تهران، نیروی مقاومت بسیج، معاونت آموزش، پائیز 1373. مولف:محمد مهدی حکیمی منبع : معروف یاران [ پنج شنبه 89/9/4 ] [ 9:51 عصر ] [ خادم کوچک ]
"الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا عید غدیر را که در روایات اسلامی به عید الاکبر (بزرگترین عید) تعبیر شده است، میتوان به بزرگترین عید تمام ادیان الهی تعبیر کرد، چرا که حاصل زحمات تمام فرستادگان الهی، در این روز به نتیجه رسیده است. آنگاه که نوح نبی (علیه السلام) بر مردم نازل شد، دین خود را به آنها عرضه داشت و فرمود: "خداوند شما را به این دین فرا خوانده است؛ اما بدانید که بعد از من پیامبری خواهد آمد که آیین او کاملتر است، پس به او بگروید و آگاه باشید که کاملترین دین، نزد آخرین فرستاده خداست." همین طور ابراهیم، موسی و عیسی (علیهم السلام) آمدند و به تدریج، دین خدا را کامل نمودند و وعده به کاملترین دین، یعنی دین آخرین رسول الهی، دادند. حال اسلام بر مردم نازل شده است و دین به آخرین مرحله کمال رسیده و حاصل تلاش تمامی پیامبران الهی در اسلام متجلی شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در طول 23 سال با زحمت و تلاش فراوان، آن را به بار نشانده و برابری و برادری را در بین تمام مسلمین جاری نموده است. او اینک برای زیارت خانه معبود رهسپار میشود و مسلمین را از هر رنگ و نژاد، برای حجة الوداع که آخرین حج اوست، فرا میخواند. مردم، دوشادوش حضرت، حج بجامیآورند و آخرین صحبتهای ایشان را از زبانشان میشنوند. در راه بازگشت جبرئیل بر حضرت نازل میشود: "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک" پیامبر که به نفاق عدهای از همراهان خود از طریق وحی الهی آگاه بود، از برخورد آنان بیمناک شد. در این هنگام جبرئیل امین برای دومین بار نازل شد: "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک" رحمة للعالمین (صلی الله علیه و آله و سلم) هراسناک از دلهای مریض و ایمانهای سست تازه مسلمانان، راه تازهای میجست که جبرئیل برای سومین بار نازل شد: "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس" این چه پیامی است که اگر به مردم ابلاغ نشود، رسالت به انجام نرسیده است؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که هم دارای مقام نبوت و هم دارای مقام رسالت میباشد، در این آیه با عبارت "یا ایها الرسول" مورد خطاب قرار گرفتهاند که بیان گر آن است که در اینجا مقام رسالت آن بزرگوار مورد نظر است. از طرفی "فما بلغت رسالته" نشانگر آن است که انجام ندادن این عمل و نرساندن این پیام از طرف خداوند، سبب عدم انجام وظیفه رسالت آن حضرت میشود. در ادامه آیه، خداوند به قلب نورانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اطمینان میدهد و میفرماید: "و الله یعصمک من الناس" خداوند تو را از آسیب مردم حفظ میکند. مراد از آسیب مردم، آسیب جسمی، مالی و... نیست؛ چرا که پیامبر هیچ گاه در میادین جنگ هراسی به دل راه نمیداد و زندگانی آن حضرت، سراسر گواه این مطلب است که در تمامی جنگها، رسول اکرم حتی یک قدم هم به عقب بر نداشت. حتی در جنگ احد بعد از این که به ظاهر، مسلمانان شکست خوردند و سپاه اسلام از هم گسست، آن حضرت همچنان در برابر مشرکین میجنگید. به علاوه خداوند نه تنها رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه تمامی رسولان خود را این گونه توصیف مینماید: "الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله، کسانی که رسالت خداوند را ابلاغ مینمایند و از او میترسند و از هیچ کس غیر او نمیهراسند."پس هراس آن حضرت به خاطر آسیب دیدن اصل دین، توسط مردم و به خاطر جهل آنان بود و این، بشارت خداوند برای غلبه بر جهل مردم بود؛ همانگونه که به موسی (علیه السلام) نیز فرمود: "لا تخف انک انت الاعلی"( پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موضع غدیر توقف میکنند. آنان که جلوتر رفته بودند را فرا میخوانند و صبر میکنند تا افرادی که هنوز نیامدهاند به آنان ملحق شوند. پس به بالای بلندی میروند و خطبهای ایراد میکنند: "خدای را سپاس میگویم و بر بندگی خود و پروردگاری او اقرار میکنم. جبرئیل تا کنون سه بار بر من نازل شده است و از جانب پروردگار مرا امر نموده که در این زمین بر پای بایستم و رسالت او را به پایان برم. آیا من ولی شما بر شما نیستم؟" همگان پاسخ دادند:"آری." و حضرت ادامه داد: "آیا من پیامبر و رهبر شما نیستم؟" و باز همه سر به تعظیم خم میکنند. آنگاه حضرت دست علی بن ابیطالب (علیه السلام) را گرفته و بلند میکند و میفرماید: "من کنت مولاه فهذا علی مولاه، هرکه من ولی و سرپرست اویم، پس علی سرپرست و ولی اوست." سپس مردم در محل خیمهای که به امر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، برپاگشته بود؛ بر علی (علیه السلام) وارد شدند و به ایشان تهنیت گفتند و آن حضرت را امیر المؤمنین خطاب نمودند؛ که مورخین عده آنان را تا 120,000 نفر ذکر کردهاند. در آن هنگام این آیه نازل شد: "الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا، امروز کافران از دین شما مأیوس شدند؛ پس، از آنان نترسید و از من بهراسید. امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خویش را بر شما تمام، و برای شما به اسلام به عنوان دین راضی شدم (راضی شدم که اسلام دین شما باشد)."( در قرآن کریم واژه "الیوم و یومئذ" بیشتر برای معاد به کار برده میشود؛ ولی در این آیه در باره ظهور امامت به کار رفته است. از آن جایی که قرآن مطالب مهم را با لفظ "الا و الیوم" آغاز میکند، معلوم میشود که خبر بسیار مهمی در این آیه وجود دارد که دوبار در آن کلمه الیوم استفاده شده است و آن خبر مهم، همانا تعیین سرپرست برای امت اسلامی، پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد. این اتفاق مهم، باعث مأیوس شدن کفار شد. دشمنان اسلام میگفتند: "نتربص به ریب المنون"(ما مرگ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را انتظار میکشیم تا با مرگ او بساطش برچیده شود؛ چرا که با کتاب و قانون میتوان مبارزه کرد و آنرا مطابق میل خود و بر خلاف نظر خداوند، تفسیر نمود؛ اما با این رهبر الهی نمیتوان به مقابله پرداخت. لذا واقعه غدیر خم که ادامه رهبری امت اسلامی را برای شخصی با داشتن خصائص شجاعت، درایت و صبر و پایداری همانند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اعلام میدارد، این تنها امید کافران را نیز به یأس بدل کرد؛ و بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جانشینی الهی از جانب خداوند برای ادامه راه او و سرپرستی مسلمین تعیین نمود. در قسمت بعدی آیه، از کامل شدن دین و تمام شدن نعمت سخن به میان آمده است. منظور از نعمت در این قسمت آیه، نمیتواند نعمتهای مادی باشد؛ چرا که نعمتهای مادی هنوز هم جاری هستند و چیزی نیستند که تمام بشوند و هر روز و هر لحظه، از جانب خداوند، بر مخلوقات نازل میشوند و نمیتوان در باره آنها کلمه تمام کردن نعمت از جانب خداوند را به کار برد. پس نعمتی دیگر (و به مراتب بالاتر و مهمتر از نعمتهای مادی) مورد نظر آیه است. بر طبق واقعه غدیر، همانا آن نعمت، چیزی جز نعمت ولایت و امامت نیست. خداوند نیز در قرآن نعمت رسالت و نعمت امامت را به عنوان برترین نعمتهای خویش ستوده و اصطلاح منت (نعمت سنگین و طاقت فرسا که حمل و هضم آن دشوار است) را برای آن دو نعمت به کار برده است. "لقد مَنّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم، همانا خدا بر مؤمنین نعمتی سنگین عطا نمود آن هنگام که از بین آنان رسولی را مبعوث کرد.") "و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین، ما اراده کردیم که بر آنانی که در زمین ضعیف شمرده شدند، نعمتی سنگین بدهیم و آنان را امام قرار دهیم و وارثان زمین."( و در نهایت اینکه زحمات تمام پیامبران پیش از اسلام و زحمات 23 ساله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر به بار نشست و حجت خداوند بر انسان تمام شد. از لحاظ روایی نیز ذکر این نکته ضروری است که در طول تاریخ اسلام، کمتر واقعهای سندی به محکمی سند غدیر دارد. مسعود ابن ناصر سجستانی در کتاب ولایتکده که 17 جلد است این حدیث را از 120 نفر نقل کرده است. محمد ابن جریر طبری در کتاب رد علی الخرقوضیه از 75 طریق، ابن عقده در کتاب ولایت، حدیث را از 125 راوی بیان داشته است. از ابوالمعالی جونی نقل است که او بیان داشته است: "در بغداد در دکان صحاف، کتابی دیدم که روایت غدیر را در آن جمع آوری کرده بود و بر پشتش نوشته شده بود: «جلد 28 از طرق حدیث من کنت مولاه»." سید مرتضی نیز در کتاب شافی بیان داشته است که "ما هیچ فرقهای از فرق اسلامی را ندیدهایم که منکر اصل حدیث غدیر باشد." و در نهایت کتاب ارزشمند الغدیر تألیف علامه امینی، جامعترین دائرة المعارف برای اسناد روایت غدیر میباشد. پس بر ماست بزرگداشت این عید بزرگ. در روایتی در صحیح مسلم به نقل از طارق بن شهاب آمده است: جمعی از یهود به خلیفه دوم گفتند: اگر بر ما قوم یهود چنین آیهای نازل میشد (الیوم اکملت لکم دینکم و اتتمت علیکم نعمتی) و ما میدانستیم که در چه روزی نازل شده است، حتما آن روز را عید قرار میدادیم. منابع: الغدیر، تفسیر المیزان، شرح آیت الله جوادی آملی بر ماجرای غدیر، حق الیقین (علامه مجلسی) [ پنج شنبه 89/9/4 ] [ 12:11 صبح ] [ خادم کوچک ]
اهمیت فریضه « امر به معروف و نهی از منکر » یک نکته مهم ؛ امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی است شرایط امر به معروف و نهی از منکر مراتب امر به معروف و نهی از منکر پاورقی ها: [ دوشنبه 89/9/1 ] [ 7:48 صبح ] [ خادم کوچک ]
1- ایمان و تقوا منبع :تاجریان [ دوشنبه 89/9/1 ] [ 7:45 صبح ] [ خادم کوچک ]
روز عرفه تا بال به بال عشق بستی*تا هست جهان همیشه هستی
روز عرفه، روز شناخت است. عرفه روزی است که خدای سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خویش فرا می خواند و خوان کرم و احسان و لطف خود را برای آنان می گسترد و درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی آنان می گشاید.
دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بیقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین (ع) و اشک عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش می کند. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه. در این روز حجاج بیت ا... الحرام با وقوف در صحرای عرفات با خدای خویش به مناجات می پردازند و دعای عرفه امام حسین(ع) را قرائت می کنند. *** عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می گردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت ?عرفت? و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی ?عرف? صبر و شکیبایی و تحمل است. (1)
***
تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله در روز عرفه
مضامینی از دعای عرفه 1ـ ستایش حق تعالی: ***
حضرت ابراهیم (ع) در عرفات
***
بخوانیم با یکدیگر زیارت امام حسین (ع) را در روز عرفه
بدان که آنچه از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در باب زیارت عرفه رسیده از کثرت اخبار و بسیارى فضیلت و ثواب زیاده از آن است که احصا شود و ما به جهت تشویق زایرین به ذکر چند حدیث اکتفا مىنماییم (به سند معتبر از بشیر دهان منقول است که گفت: عرض کردم به خدمت حضرت صادق علیه السلام که گاه هست حج از من فوت مىشود و روز عرفه را نزد قبر امام حسین علیه السلام مىگذرانم فرمود که نیک مىکنى اى بشیر هر مؤمنى که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام برود با شناسایى حق آن حضرت در غیر روز عید نوشته شود براى او ثواب بیست حج و بیست عمره مبروره مقبوله و بیست جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل و هر که زیارت کند آن حضرت را در روز عید بنویسد حق تعالى براى او ثواب صد حج و صد عمره و صد جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل و هر که زیارت کند آن حضرت را در روز عرفه با معرفت حق آن حضرت نوشته شود براى او ثواب هزار حج و هزار عمره پسندیده مقبوله و هزار جهاد با پیغمبر مرسل یا امام عادل گفتم کجا حاصل مىشود براى من ثواب موقف عرفات
بسم الله الرحمن الرحیم برگرفته از پایگاه انتشارات سوره مهر
[ یکشنبه 89/8/23 ] [ 11:43 عصر ] [ خادم کوچک ]
بسم الله الرحمن الرحیم قال الله العزیز الحکیم: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ1 ملت عزیز ایران ـ امت بزرگ اسلام! اهانت جنونآمیز و نفرتانگیز و مُشمئزکننده به قرآن مجید در کشور آمریکا که در سایهی امنیت پلیسی آن کشور اتفاق افتاد، حادثهی تلخ و بزرگی است که نمیتوان آن را تنها در حدّ یک حرکت ابلهانه از سوی چند عنصر بیارزش و مزدور به حساب آورد. این یک اقدام محاسبهشده از سوی مراکزی است که از سالها پیش به این طرف، سیاست اسلامهراسی و اسلامستیزی را در دستور کار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتی و عملیاتی، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداختهاند. این حلقهی دیگری از زنجیرهی ننگینی است که با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و با حرکت کاریکاتوریست خبیث دانمارکی و دهها فیلم ضد اسلام ساختهشده در هالیوود ادامه یافت و اکنون به این نمایش نفرتانگیز رسیده است. پشت صحنهی این حرکات شرارتبار چیست و کیست؟ مطالعه ی این روند شرارت که در این سالها با عملیات جنایتبار در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاکستان همراه بود، تردیدی باقی نمیگذارد که طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فکرهای صهیونیستی است که از بیشترین نفوذ بر دولت آمریکا و سازمانهای امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولت انگلیس و برخی دولتهای اروپائی برخوردارند. اینها همان کسانی اند که پژوهشهای حقیقت یاب مستقل روز به روز بیشتر انگشت اتهام در ماجرای حمله به برجها در 11 سپتامبر را به سوی آنان متوجه میکنند. آن ماجرا بهانه ی حمله به افغانستان و عراق را به رئیس جمهور جنایتکار وقت آمریکا داد و او اِعلان جنگ صلیبی کرد و همان شخص بنابر گزارشها، دیروز اعلام کرده است که این جنگ صلیبی با ورود کلیسا به صحنه، کامل شد. هدف از اقدام نفرت انگیز اخیر آن است که از سوئی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه ی مسیحی به سطوح همگانی مردم کشیده شود و با دخالت کلیسا و کشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانه ئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد، و از سوی دیگر ملتهای مسلمان را که از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحه دار میشوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد. این اقدام کینه توزانه، نه آغاز یک جریان، بلکه یک مرحله از روند طولانی مدتِ اسلام ستیزی به سرکردگی صهیونیسم و رژیم آمریکا است. اینک همه ی سران استکبار و ائمة الکفر در برابر اسلام قرار گرفته اند. اسلام، دین آزادی و معنویت انسان، و قرآن کتاب رحمت و حِکمت و عدالت است؛ وظیفه ی همه ی آزادیخواهان جهان و همه ی ادیان ابراهیمی است که در کنار مسلمانان با سیاست پلید اسلام ستیزی با این شیوه های نفرتبار مقابله کنند. سران رژیم آمریکا نمیتوانند با سخنان فریبنده و میان تهی، خود را از اتهام همراهی با این پدیده ی زشت تبرئه کنند. سالهاست که مقدسات و همه ی حقوق و حرمت میلیونها مسلمان مظلوم در افغانستان و پاکستان، در عراق و لبنان و فلسطین زیر پا گذاشته شده است. صدها هزار کشته، دهها هزار زن و مرد اسیر و زیر شکنجه، هزاران کودک و زن ربوده شده و میلیونها معلول و آواره و بی خانمان، قربانی چه چیزی شده اند؟ و با همه ی این مظلومیتها، چرا در رسانه های جهانی غرب، مسلمانان را مظهر خشونت و قرآن و اسلام را خطری برای بشریت وانمود میکنند؟ چه کسی باور میکند که این توطئه ی گسترده بدون کمک و دخالت حلقه های صهیونیستیِ درونِ دولت آمریکا ممکن و عملی است؟! برادران و خواهران مسلمان در ایران و سراسر جهان! لازم میدانم این چند نکته را به همه متذکر گردم: اولاً: این حادثه و حوادث پیش از آن به روشنی نشان میدهد که آنچه امروز آماج حمله ی نظام استکبار جهانی است، اصل اسلام عزیز و قرآن مجید است؛ صراحتِ مستکبران در دشمنی با جمهوری اسلامی ناشی از صراحت ایران اسلامی در مقابله با استکبار است و تظاهر آنان به دشمن نبودن با اسلام و دیگر مسلمانان، دروغی بزرگ و فریبی شیطانی است. آنان با اسلام و هر آنکس که بدان پایبند است و هر آنچه نشانه ی مسلمانی است دشمن اند. ثانیاً: این سلسله ی کینه توزیها با اسلام و مسلمین، ناشی از آن است که از چند دهه پیش تاکنون نور اسلام از همیشه تابنده تر و نفوذ آن در دلها در جهان اسلام و حتی در غرب از همیشه بیشتر شده است. ناشی از آن است که اُمت اسلام از همیشه بیدارتر شده و ملتهای مسلمان اراده کرده اند زنجیرهای دو قرن استعمار و تجاوز مستکبران را پاره کنند. حادثه ی اهانت به قرآن و پیامبر عظیم الشأن صلی اله علیه و آله، با همه ی تلخی، در دل خود حامل بشارتی بزرگ است. خورشید پر فروغ قرآن روزبروز بلندتر و درخشنده تر خواهد شد. ثالثاً: همه باید بدانیم که حادثه ی اخیر ربطی به کلیسا و مسیحیت ندارد و حرکات عروسکی چند کشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی، خواسته ی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانه وار است و درس قرآن به ما، در نقطه ی مقابل آن قرار دارد. و رابعاً: طرف مطالبه ی همه ی مسلمانان، امروز دولت آمریکا و سیاستمدارن آنند. آنها اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را که دل یک و نیم میلیارد مسلمان را به درد آورده اند، به گونه ئی شایسته به مجازات برسانند. و السلام علی عباد اله الصالحین سیّدعلی خامنهای 22/شهریور/1389 [ سه شنبه 89/6/23 ] [ 7:40 صبح ] [ خادم کوچک ]
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به ملتهای مسلمان در سراسر جهان، با اشاره به فاجعه عظیم سیل در پاکستان و ابعاد گسترده خسارتها و نیاز میلیونها مسلمان پاکستانی به کمک فوری، تأکید کردند: باید در این موقعیت خطیر، براساس اخوت اسلامی به وظیفه خویش عمل کنیم و به یاری این برادران و خواهران مصیبتزده بشتابیم. بسم الله الرحمن الرحیم ملتهای شریف مسلمان برادران و خواهران مسلمان سیدعلی خامنهای [ چهارشنبه 89/6/10 ] [ 11:53 عصر ] [ خادم کوچک ]
شهید سید مرتضی آوینی :
اگر چه آوارگی ملت فلسطین به درازا کشیده است، اما هم اکنون، همه دریافته اند که دیگر، روز به روز به پایان خویش نزدیک می شود. مبارزه ای بزرگ در پیش است و فلسطینیان در هر کجای کره ی زمین که هستند باید خود را برای این روز بزرگ و یک مبارزه ی بزرگ آماده کنند. [ چهارشنبه 89/6/10 ] [ 11:46 عصر ] [ خادم کوچک ]
«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازهگیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازهگیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4) بنابر دیدگاه حکمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازهاى خاص دارد و هیچ چیزى بىحساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند. استاد مطهرى در تعریف قدر مىفرماید: « ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگىهاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیتهاى مکانى و زمانى آنها مىگردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمىگیرد. این معنا از روایات استفاده مىشود؛ چنان که در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشىء، طوله و عرضه»؛ «اندازهگیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7) بنابراین، معناى تقدیر الهى این است که در جهان مادى، آفریدهها از حیث هستى و آثار و ویژگىهایشان محدودهاى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى که علتها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگىهاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالبهایى از داخل و خارج، اندازهگیرى و قالبگیرى مىشود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شکل، رنگ، موقعیت مکانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگىهاى مادى آن به شمار مىآید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستىشان است که براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالبگیرى شدهاند. (8) اما تعبیر فلسفى قدر، اصل علیت است. «اصل علیت همان پیوند ضرورى و قطعى حوادث با یکدیگر و این که هر حادثهاى تحتّم و قطعیت ضرورى و قطعى خود و نیز تقدّر و خصوصیات وجودى خود را از امرى یا امورى مقدم بر خود گرفته است. (9) اصل علیت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرماست و هر حادثى، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شکل و خصوصیت زمانى و مکانى و سایر خصوصیات وجودىاش را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستى میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودى و علل متقدمه او هست.»(10) اما علل موجودات مادى ترکیبى، فاعل و ماده و شرایط و عدم مانع است که هر یک تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها، قالب وجودى خاصى را شکل مىدهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم مانع، کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته مىشود و معلول خود را ضرورت و وجود مىدهد که از آن در متون دینى به «قضاى الهى» تعبیر مىشود. اما هر موجودى با توجه به علل و شرایط خود قالبى خاص دارد که عوارض و ویژگىهاى وجودىاش را مىسازد و در متون دینى از آن به «قدر الهى» تعبیر مىشود.
با روشن شدن معناى قدر، امکان فهم حقیقت شب قدر نیز میسر مىشود. شب قدر شبى است که همه مقدرات تقدیر مىگردد و قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، روشن و اندازهگیرى مىشود. به عبارت روشنتر، شب قدر یکى از شبهاى دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یکى از شبهاى نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است.(11) در این شب - که شب نزول قرآن به شمار مىآید - امور خیر و شر مردم و ولادت، مرگ، روزى، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثهاى که در طول سال واقع مىشود، تقدیر مىگردد.(12) شب قدر همیشه و هر سال تکرار مىشود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و در نیکویى سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است.(13) در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مىشود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مىگردد. امام باقر علیه السلام مىفرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل مىشود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مىشود.»(14)
پس شب قدر شبى است که:
1. قرآن در آن نازل شده است. 2. حوادث سال آینده در آن تقدیر مىشود. 3. این حوادث بر امام زمان - روحى فداه - عرضه و آن حضرت مامور به کارهایى مىگردد.
بنابراین، مىتوان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازهگیرى و شب تعیین حوادث جهان ماده است. این مطلب مطابق آیات قرآنى نیز مىباشد؛ زیرا در آیه 185 سوره مبارکه «بقره» مىفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»؛ ماه رمضان که در آن قرآن نازل شده است.» طبق این آیه، نزول قرآن (نزول دفعى) در ماه رمضان بوده است. و در آیات 3 - 5 سوره مبارکه دخان مىفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ.» این آیه نیز تصریح دارد که نزول [دفعى] قرآن در یک شب بوده است که از آن به شب مبارک تعبیر شده است. همچنین در سوره مبارکه قدر تصریح شده است که قرآن در شب قدر نازل شده است. پس با جمع آیات سه گانه بالا روشن مىشود:
1. قرآن در ماه رمضان نازل شده است. 2. قرآن در شبى مبارک از شبهاى ماه مبارک رمضان نازل شده است. 3. این شب، در قرآن شب قدر نام دارد. 4. ویژگى خاص این شب بر حسب آیات سوره مبارکه دخان دو امر است:
الف. نزول قرآن.
ب. هر امر حکیمى در آن شب مبارک جدا مىگردد.
اما سوره مبارکه قدر که به منزله شرح و تفسیر آیات سوره مبارکه «دخان» است، شش ویژگى براى شب قدر مىشمارد: الف. شب نزول قرآن است (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ). ب. این شب، شبى ناشناخته است و این ناشناختگى به دلیل عظمت آن شب است ( وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ). ج. شب قدر از هزار ماه بهتر است. (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ). د. در این شب مبارک، ملائکه و روح با اجازه پروردگار عالمیان نازل مىشوند (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ) و روایات تصریح دارند که آنها بر قلب امام هر زمان نازل مىشوند. ه. این نزول براى تحقق هر امرى است که در سوره «دخان» بدان اشاره رفت (مِنْ کُلِّ أَمْرٍ) و این نزول - که مساوى با رحمت خاصه الهى بر مومنان شب زندهدار است - تا طلوع فجر ادامه دارد (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ). و. شب قدر، شب تقدیر و اندازهگیرى است؛ زیرا در این سوره - که تنها پنج آیه دارد - سه بار «لیلة القدر» تکرار شده است و این نشانه اهتمام ویژه قرآن به مسئله اندازهگیرى در آن شب خاص است. مرحوم کلینى در کافى از امام باقر علیه السلام نقل مىکند که آن حضرت در جواب معناى آیه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» فرمودند: «آرى شب قدر، شبى است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید مىشود. شبى که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبى است که خداى تعالى دربارهاش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب هر، امرى با حکمت، متعین و ممتاز مىگردد.» آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثهاى که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر مىشود؛ خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندى که قرار است متولد شود یا اجلى که قرار است فرارسد یا رزقى که قرار است برسد و ... .»(15)
پىنوشتها:
1- قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج 5، ص 246 و 247 . 2- همان، ص 248. 3- المیزان، سید محمد حسین طباطبایى، ج12 ص 150 و 151. 4- همان، ج 19، ص 101. 5- انسان و سرنوشت، شهید مطهرى، ص 52. 6- المحاسن البرقى، ج1، ص 244. 7- بحار الانوار، ج 5، ص 122. 8- المیزان، ج 19، ص 101 - 103 9- انسان و سرنوشت، ص 53 10- همان، ص 55 و 56 11- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومى اصفهانى، ج1، ص 312 و 313 و 374 و 375 . 12- الکافى، کلینى، ج 4، ص 157 . 13- المراقبات، ملکى تبریزى، ص، 237 - 252 14- الکافى، ج1، ص 248 15- المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص، 382/ بحث روایى ذیل سوره مبارکه قدر. منبع: ماهنامه پرسمان، 1382، سید سعید لواسانى . [ چهارشنبه 89/6/10 ] [ 4:36 صبح ] [ خادم کوچک ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |